وجود تو نطفه ای است در زنجیر حسرت، وح...
هم چون موجی بی پناه، به سوی ساحلی دور...
محصور در این پیله ابدی، رج به رج تار ...
غبار خاطراتت بر روی لوح دلم، همچون سی...
آن سوی دیوارها، شای...
هر بار ابری، آسمان باورم را می پوشاند
اشک های زمین را پایانی نیست. تا به ابد، گلوله ا...
در جست و جوی خویشتن، مانده ام خیره به افق
هم چون سایه های باد، بی ریشه و تهی، مانده ام سر...
در تاریکی شب، در امتداد برهوت، راهی به مقصد ندا...
گوشه ای امن برای تامل پیرامون رنج ها، پرسش ها و دغدغه های انسان معاصر، به روایت محمدرضا محمدزاده
کامنتی ثبت نشده است
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است